محصولات ویژه
-
-
-
-
اقدامات ضروری فتوشاپ
Newborn Nunitiesunities. مجموعه اقدامات ویرایش فتوشاپ نوزاد تازه متولد شده
$29.00 -
-
-
-
اگر از کسی بخواهید چگونه یک عکس مناسب به دست آورد ، ممکن است پاسخی دریافت کنید که شامل آن باشد اطلاعات مربوط به نوردهی ، نمایش و نور. کتابهایی که می خوانید ممکن است در مورد خرد شدن اندامها ، استفاده از لنزهای واید در هنگام عکاسی از افراد یا عدم رعایت قانون یک سوم هشدار دهند. ممکن است در آخر ترسیده باشید که سایر عکاسان در مورد عکسهای شما قضاوت می کنند و متوجه می شوند وقتی "قوانین" را نقض کرده اید ، باعث می شود که عصبی شوید بیرون از جعبه و گاهی خلاق باشید.
حتی بدتر از آن ، ممکن است خیلی تلاش کنید از قوانینی پیروی کنید که هر جلسه عکس را با استرس ، خستگی و ناامیدی ترک کنید - مثل من ، قبل از اینکه کمال را دوباره تعریف کنم.
من همه آن کارها را کردم هنگامی که برای اولین بار شروع به تلاش برای یادگیری بیشتر در مورد عکاسی کردم ، تعداد زیادی کتاب مطالعه کردم. من با بسیاری از عکاسان صحبت کردم. من بسیاری از آموزش ها را خواندم ، فیلم های زیادی تماشا کردم و بسیاری از عکس ها را مطالعه کردم تا مشخص کنم برای گرفتن عکس های "عالی" چه کاری باید انجام دهم. در این فرآیند ، بیشتر از آنچه فکر می کردم در مورد جنبه فنی عکاسی یاد گرفتم ، اما چنان ناامن و انتقاد از کار خودم شدم که سرگرم نمی شدم.
من تصویری نمی گرفتم که کاملاً دوستشان داشته باشم.
برای من ، جلساتی که بیشتر مرا تحت فشار قرار می داد ، همیشه جلسات خودم با دو فرزندم بود. در پایان تلاش برای به دست آوردن عکس های عالی با پسرانم ، گاوین و فینلی ، من معمولاً آماده بودم که عکاسی را کنار بگذارم ، شوهرم معمولاً آماده بود برای من بسته بندی بفرستد ، و گاوین و فینلی معمولاً گریه می کردند زیرا من سعی کردم آنها را بسازم بی حرکت باشید ، مستقیماً به دوربین من نگاه کنید و لبخند بزنید ، وقتی تمام کاری که آنها می خواستند انجام دهند بازی یا کاوش است.
نقطه عطف زمانی برای من رقم خورد که فینلی به اولین سالگرد تولدش نزدیک بود.
من عکس های بسیار خاصی را برنامه ریزی کرده بودم که می خواستم از او برای عکسهای یکساله او بگیرم ، یک آخر هفته را برای انجام آنها اختصاص دادم و همه لوازم من را جمع کردم. من چند عکس زیبا با لبخندهای کامل ، تماس چشمی کامل و قرار گرفتن در معرض ناقص (فقط چند ماه تجربه عکسبرداری حرفه ای) داشتم ، اما اساساً هر جلسه را با اشک به پایان می رساندم - مال خودم یا فینلی ... و گاهی اوقات هر دو.
وقتی اخیراً تولد دومین سالگرد فینلی فرا رسید ، من قبلاً تصمیم گرفتم که می خواهم شخصیت واقعی او و چیزهایی را که او بیشتر دوست دارد به تصویر بکشم ، نه اینکه سعی کنم عکس هایی کاملاً عالی با تماس چشمی و لبخندهای عالی بگیرم.
می بینید ، فینلی دلیل نهایی است که من یاد گرفتم از نقص در عکاسی خود استقبال کنم.
فینلی همیشه سوژه ای دشوار برای عکسبرداری بوده است. او هرگز به صداهای دیوانه و التماس من برای نگاه کردن به دوربین من و لبخند زدن واکنشی نشان نداد. او هرگز بیش از یک ثانیه درجا نماند. او هرگز توجه خود را بر روی گرفتن عکس به اندازه کافی متمرکز نکرد ، حتی برای یک عکس عالی از چهار نفر ما که لبخند می زدیم و به دوربین نگاه می کردیم. بعد از تجربه من با اولین عکس های تولد او ، من از گرفتن عکس های "عالی" منصرف شدم. و وقتی چند ماه بعد سعی کردیم با استفاده از یکی از دوستان خود به عنوان سه پایه انسانی ، عکس های خانوادگی بگیریم ، وقتی نتیجه نهایی شد ناراحت نشدم.
حتی اگر مردم هنوز اظهارنظرهای مکرر از جمله ، "خیلی بد است که فینلی به دوربین نگاه نمی کند" ، بومهایی که از این عکس ساخته بودم روی دیوار من ، دیوار والدینم و دیوار پدرشوهرم آویزان شده اند .
چرا؟ چون او فینلی است. او ترجیح می دهد شاخه ای را مطالعه کند تا لبخند زدن برای عکس یا حتی نگاه به آن جهت کلی. میدونی چیه؟ اشکالی نداره در ماه مارس ، ما تشخیص رسمی گرفتیم که فینلی یکی از تعداد فزاینده ای از کودکان با اختلال طیف اوتیسم است، و اگرچه این توضیح می دهد که چرا من همیشه در جلب توجه او در عکس چنین سختی داشتم ، اما این واقعیت تغییر نمی کند که کل ایده من درباره کمال در عکاسی دوباره تعریف شده است. عکس های فینلی که برای دومین سالگرد تولد او گرفته ام نمونه های کاملی از ایده من برای کمال است.
کمال گرفتن عشق فینلی برای طراحی است.
کمال ، عادت فینلی در کاوش در بافت با مالیدن چیزها روی گونه هایش است.
کمال ، نشان دادن عشق فینلی به اسب است (و پوشیدن چیزی جز پوشک و چکمه های گاوچران).
و گاهی اوقات ، کمال عکسی است از فینلی که لبخند می زند و مستقیماً به دوربین نگاه می کند ، اما نه به این دلیل که با هر تعریفی از این اصطلاح "عالی" است. من عالی هستم زیرا این روحیه شیرینی را که از او برخوردار است نشان می دهد.
وقتی خیلی تحت فشار قرار می گرفتم که سوژه هایم را در موقعیت مناسب قرار می دادم یا سعی می کردم آنها را مدام به دوربین نگاه کنم و لبخند بزنم ، عکس های شگفت انگیز پسرهایم را از دست می دادم.
من تصمیم گرفتم که زمان آن رسیده است که کمی شل شود. به جای برنامه ریزی برای جلسات با بچه هایم ، من شروع به ترک دوربینم در اتاق نشیمن کردم که اگر فرصتی برای یک عکس زیبا از آنها دیدم ، می توانم سریعاً آن را بگیرم. من در آن عکسها بسیاری از قوانین را زیر پا گذاشتم و بعضی از آنها خیلی واضح نیستند و یا خیلی خوب در معرض دید قرار ندارند. اما برخی از آن عکس ها مورد علاقه مطلق من هستند. در واقع برخی از آن عکسها همانهایی هستند که من می دانم فرزندانم در بزرگسالی هنوز آنها را نگه می دارند.
با شل شدن ، متوجه شدم که آن عکسها همانهایی هستند که همیشه آنها را عالی می دانم. من عاشق عکاسی از سبک زندگی کاملاً سر به زیر شدم و وقتی این کار را کردم ، دوباره علاقه ام به سرگرمی ام را پیدا کردم. به جای تلاش برای به دست آوردن لبخندهای کامل ، شروع به تلاش برای گرفتن عشقی کردم که سوژه های من به یکدیگر دارند و شخصیت هایی که آنها را منحصر به فرد می کند. در نتیجه ، مهارت و کیفیت عکس هایم شروع به بهبود کرد زیرا فضای بیشتری در ذهنم بود که به فکر نوردهی و استفاده از نور موجود به نفع خود باشم.
قرار گرفتن در معرض صحیح بسیار مهم است ، و برخی از "قوانین" وجود دارد که جای خود را در کار شما دارد. من هرگز نمی خواهم از لنزهای واید استفاده کنم تا مثلاً از یک عروس عکاسی جدی بگیرم یا سوژه هایم را مانند لغزش از لبه عکس جلوه دهم. با این حال ، اشکالی ندارد که در صورت لزوم گاهی اوقات یک اندام را خرد کنید. اشکالی ندارد اگر سوژه من به دوربین نگاه نکند. من حتی یک بار خواندم که شما نباید سوژه خود را از دوربین دور کنید مگر اینکه بتوانید ببینید آنچه او به آن نگاه می کند. اما آیا این باعث می شود این یک عکس بد باشد؟
حرف من این است - اگر شما کسی هستید که کاملاً مثبت است ، عاشق عکسهایی است که همه در آن به دوربین نگاه می کنند و لبخند می زنند ، کاملاً خوب است. این نوع عکس ها مناسب شما هستند.
با این حال ، اگر تجربه من در پرورش فرزند اوتیسم تاکنون چیزی به من آموخته است ، این است که آنچه برای یک فرد کامل در نظر گرفته می شود ، لزوما برای دیگری مناسب نیست.
همانطور که فینلی از نظر من کامل است ، عکسهایی که می گیرم نشان می دهد که او کیست و چه چیزی را دوست دارد از نظر من نیز عالی است.
اگر خود را دچار استرس ، خستگی و ناامنی می دانید که هر وقت سعی در گرفتن عکس های عالی داشتید و می خواهید ایده خود را درباره نقص مانند من دوباره تعریف کنید ، در اینجا چند نکته برای کمک به شما آورده شده است.
- در صورتی که قبلاً آن را ندارید ، ابتدا به خوبی در معرض نور قرار بگیرید. اگر نتوانید آن را مشاهده کنید ، هیچ عاطفی یا احساسی در عکس شما مهم نیست زیرا عکس های شما کاملاً بیش از حد یا در معرض نور قرار دارند. در اینجا در وبلاگ تعداد زیادی آموزش MCP وجود دارد که می تواند در این زمینه به شما کمک کند.
- دست از پاکسازی Pinterest بردارید و سعی کنید تصاویری را که می بینید تکرار کنید. الهام گرفتن از عکس هایی که می بینید یک چیز است ، اما تلاش برای سوژه های خود انجام دادن همان کاری که قبلاً در این عکس ها دیده اید انجام می شود ، معمولاً فقط ناامید کننده است. من یک بار دو ساعت وقت صرف ایجاد پس زمینه ای از صفحات روزنامه کردم تا در عکس های پسرانم استفاده کنم تا پنج دقیقه بعد آن را پاره کنم زیرا هیچ یک از پسران من اصلاً همکاری نمی کنند.
- درباره آنچه واقعاً می خواهید مستند کنید تصمیم بگیرید. آیا این رابطه بین دو نفر است؟ جنبه ای از شخصیت کسی؟ یک سرگرمی یا علاقه؟ یک احساس خاص؟ هنگامی که تصمیم گرفتید ، مطمئن شوید که میزان نوردهی شما کاملاً خوب است و سپس فقط بر روی گرفتن چیزی که قصد گرفتن آن را دارید تمرکز کنید.
- در مورد "قوانین" آرام باشید. اگر آن عکس احساس واقعی را نشان می دهد ، عکسی را پرتاب نکنید که کسی را از زانو در می آورد. اگر ظاهری را که به عکس های شما می دهد دوست دارید ، از لنزهای واید استفاده کنید. آروم باش. بعضی اوقات مقررات به معنای نقض هستند ... اگر شکستن آنها منجر به عکسی شود که دوست دارید.
حالا ، دوربین خود را بگیرید و بروید و عکسی بگیرید که فکر می کنید عالی است. نگران نباشید که کتابها چه می گویند. به آنچه عکاسان دیگر ممکن است درباره آن فکر کنند فکر نکنید. عکسی را که دوست دارید ، بگیرید و عکسهایی را که می گیرید دوست داشته باشید.
دوره زمانی.
لیندسی ویلیامز با همسرش دیوید و دو پسرش گاوین و فینلی در جنوب مرکز کنتاکی زندگی می کند. هنگامی که او در دبیرستان انگلیسی تدریس نمی کند یا وقت خود را با خانواده کوچک دمدمی مزاج خود سپری نمی کند ، مالک و مجری عکاسی لیندسی ویلیامز است که در زمینه عکاسی از سبک زندگی تخصص دارد. می توانید کارهای وی را در وب سایت وی یا بررسی کنید صفحه فیس بوک او.
بدون نظر
ارسال نظر
شما باید وارد شده برای ارسال یک دیدگاه.
عاشق این مقاله باشید! من به بسیاری از بچه ها شلیک می کنم و بدست آوردن لبخند کامل و ترکیب بی نقص گاهی دشوار است. و وقتی تصاویرم را جمع می کنم ، عکسهای مورد علاقه من و مواردی که همیشه به عنوان موارد اضافی به آنها اضافه می کنم ، مواردی است که بچه ها معمولاً مستقیم به دوربین نگاه نمی کنند ، اما چهره ای شایسته دارند - خواه لبخند باشد ، گریه کند ، فکر کردن و غیره. اینها تصاویری است که برای من برجسته است زیرا شخصیت کودک را به تصویر می کشد.
ممنون ، یوهانا! اینها همیشه عکسهای مورد علاقه من هستند!
به سادگی زیبا و خوب گفته شده است.
ممنون ، سیندی! 🙂
کاملاً با شما موافقم .... من نوه های دوقلو دارم و خودم را تحت فشار قرار می دادم که سعی کردم هر دو را "عالی جلوه دهند". حالا ما فقط با جریان کار می کنیم و تصاویرم را از آنها دوست داریم. عکسی را که گرفتم ضمیمه کردم.
من عاشق آن عکس هستم ، لیندا! شایان ستایش!
لیندزی ، شما یک خانواده شگفت انگیز و زیبا دارید و استعدادی مطابقت دارید. عکس هایی که گرفته اید و نشان می دهد که آنها و شما چه کسانی هستند ، هنری هستند. به جای پرتره ای که گرفته می شود - و سپس پایین می آید - شما خاطرات را ثبت کرده اید. احساسات. عشق. از انجام کاری که می کنید متوقف نشوید.
خیلی متشکرم ، جودی. شما کاملا قلب آنچه را که من سعی می کنم با عکس هایم به دست بیاورم ، زده است.
از این بابت متشکرم خیلی مفید !!
خیلی ممنون ، وندی! 🙂
حیرت آور! من می توانم این کلمات دلگرم کننده را تعریف و قدردانی کنم. این برای آن روزهایی که نشانه گذاری می شود .. متشکرم
متشکرم ، تریسی!
متشکرم!! من خیلی به این نیاز داشتم "_ .. چیزی که مدام با آن دست و پنجه نرم می کنم.
من کاملا می فهمم خوشحالم که می توانم کمک کنم! 🙂
این خیلی واقعی است! ژست گرفتن همیشه یکی از نقاط ضعف من بود ، بنابراین من ساعت ها با وسواس روی آن می گذراندم. تا زمانی که فهمیدم عکسهای مورد علاقه مطلق من عکسهایی نیستند که دارای پس زمینه های دقیق طراحی شده و بیش از ژست ها یا کپی های تکراری کار می کنند ، بلکه عکسهایی هستند که شخصیت واقعی ، عشق و هیجان سوژه ها را نشان می دهند. من هنوز هم هنوز با رفتن به دور از یک جلسه ناامید از آنچه فکر می کردم تصرف کرده ام ناکام مانده ام ، فکر می کنم تنوع کافی در ژست ها یا زمینه ها ندارم ، یا احساس می کنم وقت بی هدف را به جای برنامه ریزی برای هر ثانیه از وقت تلف می کنم جلسه تا وقتی که آن چیزها را روی رایانه خود بارگیری می کنم و می بینم که شخصیت و خنده در حال تابیدن است. کشتن عادت سختی است ، اما ارزش تغییر دید را دارد!
دختر ، من تو را احساس می کنم! یادم می آید که یک بار قبل از جلسه کاملاً فرار می کردم ، زیرا فراموش کرده بودم که آلبومی از عکس هایی را که از Pinterest ذخیره کرده بودم و می خواستم کپی کنم ، تهیه کنم. در آن جلسه مجبور شدم "آن را بال بزنم" و در نهایت عاشق عکسها بودم بیش از هر جلسه دیگری که در همان زمان انجام داده بودم. حالا من فقط سعی می کنم به جای نمایش دقیق ، با آگاهی از خود موضوعات و چیزهایی که آنها دوست دارند ، به یک جلسه بروم.
آفرین! پدر و مادرم بیشتر از من ناراحت می شوند. "او نمی خواهد به دوربین نگاه کند" ، او چهره می کند ، درست مثل همیشه "LOL. چرا آنها انتظار دارند که یک کودک نوپا آرام بنشیند و لبخند بزند؟ من آنها را دقیقاً همان گونه که هستم ثبت می کنم و سپس والدین آن را دوست دارند. برخی از آنها سالها بعد در "دیوار فارغ التحصیلی" شهرت ظاهر شده اند.
هاها دوستش دارم! من یک بار جلسه خانوادگی خود را برگزار کردم که در آن مادر مرتباً به همه فریاد می زد تا به من نگاه کند و هر زمان که دید دوربینم را به صورتم بلند می کنم لبخند بزنم. من می خواستم داد بزنم ، "من سعی می کنم دزدکی حرکت در عکسهای طبیعی باشم! دیگر نگاهم نکن! "
از این بابت متشکرم من برای کمال نیز تلاش می کنم و سپس از تصاویرم ناراضی هستم ، یاد می گیرم آزاد شوم و از آن لذت ببرم ، به همین دلیل است که در وهله اول عکاس هستم!
ممنون ، دبی!
زیبا. متشکرم ، من امروز واقعاً به آن یادآوری احتیاج داشتم. من خود را از سبک طبیعی ام که در زمانی که برای اولین بار در دوران کودکی قبل از نوجوانی وسواس به دوربین گرفتم دور کردم. فکر می کنم خودم می بینم که سعی می کنم تقاضای انواع خاصی از ژست ها و شاخساره ها را برآورده کنم (خرد کردن کیک ، عکسبرداری از روی شکم و غیره). در صورت درخواست آنها را انجام می دهم ، اما مهم است که به یاد داشته باشیم آنچه را که دوست داریم ، و افراد مناسب ما را پیدا می کنند. وقتی فقط در حال شلیک به صورت ، احساسات ، گلها ، اشکالات هستم ، متوجه تفاوت چشمگیر کیفیت تصویر و رضایتم می شوم. لحظه ای که سعی می کنم شخصی را به تصویر بکشم (علاوه بر یک نوزاد تازه متولد شده) ، به سختی نمی توانم به یاد بیاورم که آن غول پیکر M روی صفحه دوربین من برای چیست. 🙂
متشکرم ، لیندسی!
این یکی از بهترین پست های عکاسی است که تاکنون نوشته شده است! متشکرم. عاشق عکسهای پسرتان باشید!
این تعجب تعجب آور است! خیلی ممنون میشل!
پیام شما به زیبایی لیندسی بیان شد و از بسیاری جهات با من صحبت کرد. من مشتاقانه منتظر هستم که قوانین بیشتری را نقض کنم و دوباره اشتیاق را در کار خود پیدا کنم.
عالی است ، هدر! خوشحالم که می توانم به شما الهام دهم! 🙂
این پست بسیار فوق العاده ای است با صدای بلند و واضح صحبت می کند و حجم زیادی از حقیقت مورد نیاز را بیان می کند. گرچه من دیگر به عنوان تجارت عکاسی نمی کنم اما هنوز عاشق عکاسی هستم. کاش همه والدین با دوربین این مطلب را بخوانند! من آن را در FB ارسال کردم. بسیار سپاسگزارم برای به اشتراک گذاشتن. آغوش و برکت ، سیندی
ممنون ، سیندی! صادقانه بگویم ، کاش هر مشتری که فرزندان خود را برای شلیک به من می آورد ، این را نیز بخواند. 🙂
بیشتر به این نکته: شبیه سازی را متوقف کنید! آیا به تصویر دیگری از شیرینی پزی ، برش کوکی ، تصویر Pinteres-ish دیگر در جهان نیاز داریم؟ نه ، ما این کار را نمی کنیم. آنچه یک عکس را قوی می کند یک دیدگاه منحصر به فرد و مطمئن است. اعطا می شود فقط تعداد محدودی از نقطه نظرات منحصر به فرد وجود دارد. به همین دلیل تعداد بسیار کمی از استادان واقعی عکاسی وجود دارد: آنها واقعاً این را فهمیدند / کار خود را از داخل و خارج می دانستند / از نظر خود اطمینان داشتند و نمی خواستند به مشتری قاشق غذا بدهند. آنها می دانند که این افراد حرفه ای هستند و دید منحصر به فرد آنها دارای ارزش است - آنها فقط از آنچه در آنجا موجود است کپی نمی کنند.
بث ، من کاملا توافق دارم. اتفاقاً شما کار شگفت انگیزی انجام می دهید.
همچنین ، من مطمئن نیستم که چگونه پیوند به عکسی که در صفحه شخصی شما بررسی کردم چگونه برای نظر من در جعبه آدرس وب سایت من کپی شده است؟
لیندزی ، از این مقاله بسیار متشکرم! من هم همین احساس را دارم اما همیشه احساس می کنم جوانب مثبت این یکی را خرد می کنند یا آن یکی را تمسخر می کنند! این احساس راحتی می کند که فقط در کار خود راحت باشید و بدانید که لحظه ای را در زمان خود ثبت کرده اید حتی اگر همه قوانین عکاسی در آن نباشد! عکسهای شما دوست داشتنی هستند!
خیلی ممنون ، بتسی! من همیشه بیشتر از آنچه دیگران عکاسان محلی درباره عکسهایی که "عالی" نیستند ، فکر می کنم. سعی می کنم دیگر این کار را نکنم ، اما بعضی اوقات هنوز هم سخت است. من فقط سعی می کنم بر این واقعیت تمرکز کنم که 99٪ از افرادی که عکسهای من را مشاهده می کنند ، وقتی احساسات یا شخصیت واقعی را به خود جلب می کنم ، آنها را همانگونه که من مشاهده می کنم مشاهده می کنند. و صادقانه بگویم ، اگر من از عکسهای خودم راضی هستم و مشتری هایم از آنهایی که برای آنها می گیرم راضی هستند ، پس اگر عکاس رقیب متوجه خرد شدن اندام شود ، برای من مهم نیست. اگر این کار را انجام دهند ، به هر حال نقطه عکس را از دست می دهند. 🙂
خیلی خوب گفت! من واقعاً نیاز دارم که این را قلباً قبول کنم. من آنقدر نسبت به عکسهای خودم انتقاد دارم که در نهایت هیچ یک از آنها را دوست ندارم. از اینکه خیلی شجاع بودید و داستان خود را به اشتراک گذاشتید متشکرم. من عاشق عکسهایی هستم که از خانواده ات گرفته ای.
خیلی ممنون ، جویس! اینقدر به خودت سخت نگیر به جای چیزهایی که ممکن است "اشتباه" در عکس هایشان داشته باشید به دنبال چیزهایی باشید که دوست دارید. به هر حال ما همیشه سخت تر از همه هستیم. 🙂
بسیار سپاسگزارم - مقاله بسیار خوبی! خوب گفت!
ممنون سوزانا!
عاشق این پست! اما باید بپرسید که از چه دنده ای استفاده می کنید؟
ممنون ، لورن! برای بیشتر عکسهای این پست ، من از لنزهای Canon 5D Mark III و Tamron 70-200 f / 2.8 Di VC استفاده می کردم. این دو عکس سیاه و سفید با استفاده از همان بدنه اما لنز Tamron 24-70 f / 2.8 Di VC گرفته شده اند. عکس هر چهار ما با لنزهای Canon 50D و Canon 50mm f / 1.4 گرفته شده است.
لیندسی ، پست عالی پسرم جود نیز در این طیف حضور دارد و من در همان نبرد شرکت کردم تا او را به دوربین نگاه کنم. گاهی اوقات خیلی چیزها را از من می گیرد. من اخیراً یاد گرفته ام که فقط مجبور کردنش را متوقف کنم ، زیرا حتی اگر بتوانم سر او را به سمت من نگاه کنم چشمها همه را می گوید و شما می توانید بگویید که او آنجا نیست. شما یک مادر عالی هستید! پست عالی ، فکر می کنم این تله ای است که بعضی اوقات گاهی در آن افتاده ایم.
هدر ، با تشکر از شما برای سخنان خوب. من پسر کوچکم را دوست دارم و او را برای دنیا تغییر نمی دهم ، اما این قطعاً او را سوژه دیگری برای عکاسی می کند. آیا تابحال کتاب "بیش از کلمات" نوشته فرن سوسمن را خوانده اید؟ من در دنیای ASD نسبتاً جدید هستم ، اما اگر این کار را نکرده اید ارزش بررسی را دارد. 🙂
با تشکر از مقاله فصیح! شنیدن این کلمات خوب بود زیرا من در عکاسی مهارت خود را کسب می کنم. من همیشه نسبت به آنچه عکاسان بهتر فکر می کنند احساس ناامنی و نگرانی می کنم. مقاله را دوست داشتم!
خیلی ممنون بارت! 🙂
مثل اینکه با من صحبت می کردی من از آن دسته افرادی بوده ام که سعی می کنند چیزهایی را که دیده ام از نو بسازند. خوب است بدانید که من تنها کسی نبودم که با مسئله "مردم در مورد من قضاوت می کنند" دست و پنجه نرم می کرد. مقاله زیبا یکی از عکسهای مورد علاقه من که گرفته ام این بود که دخترکی با من روبرو می شود و برای من بسیار جذاب است زیرا احساس واقعی بودن دارد. (او نوعی پوسیده است)
ممنونم گبی 🙂
اوه وای ... بابت این ممنونم !! احساس می کنم اخیراً با عکاسی خود درگیر شده ام و فکر می کنم به این دلیل است که برای گرفتن عکس "عالی" استرس داشته ام. با تشکر از شما برای این یادآوری برای تمرکز بر احساسات و داستانی که در پشت یک عکس قرار دارد! 🙂
شما بیش از حد خوش آمدید ، پاملا! از ابرازمحبت شما متشکرم!
چگونه می توانم آموزش های مربوط به نوردهی را پیدا کنم؟ من واقعاً به کمک در آن زمینه احتیاج دارم. با تشکر
چنین مقاله عالی! من خودم را غرق در تلاش برای کامل بودن کردم وقتی که شروع به یادگیری جنبه های فنی عکاسی کردم و نمی خواستم عکس بگیرم مگر اینکه "عالی" باشد. اما من فهمیدم که عکسهایی که از نظر تکنیکی عالی بودند لزوماً همان عکسهایی نبودند که مشتریانم می خریدند. آنها آنهایی را می خواستند که به آنها دلبستگی عاطفی داشتند.
عاشق این مقاله باشید ... و کاملاً موافقید !!! ریسک کنید و قوانین را بشکنید !!!
درخشان! با تشکر از این الهام برای توسعه دوباره "هنر" واقعی. من در مورد عکاسی نگران هستم ، اگر همه در مقابل نگرش های زورگویی منتقدان حاضر شوند ، همه ما می توانیم دقیقاً همان عکس را بگیریم ، همانطور که از نظر ترکیب ، نور ، موضوع ، از نظر علمی عالی است. تمرکز و قرار گرفتن در معرض من فکر می کنم که اکنون بین عکاسی به عنوان هنر و آنچه به ما می گویند باید شکاف زیادی ایجاد کنیم. این باعث خلاقیت می شود! پس بازم ممنون
مقاله جالب است اما تصاویر موجود نیستند
"من به عکسهایم نگاه کردم و فهمیدم که هرگز به تیراندازی با سرعت شاتر یا زیر سرعت شلیکی نزدیک نیستم که بتوانم راحت آن را نگه دارم ، بنابراین نسخه IS را انتخاب کردم ، زیرا برای من در آن لنز خاص نیازی نبود." منظورت این است که شما نسخه NON IS را انتخاب کرده اید؟ »لنزهای فوق العاده تله فوتو پیشرفته خاصی وجود دارد که برای شلیک روی سه پایه ساخته می شوند و توانایی احساس سه پایه را دارند ، بنابراین در صورت استفاده از سه پایه ، تثبیت کردن خاموش است. ”منظور شما این است که هنگام استفاده از سه پایه ، تثبیت کننده را خاموش کنید> آیا <لازم است؟ یا روشن کردن تثبیت کننده هنگام استفاده از سه پایه ضروری نیست؟ در صورت نیاز به خدمات من ، من تصحیح کننده هستم.
روی: منظور من دقیقاً همان جمله ای است که این جمله می گوید. اگر از لنزی استفاده می کنید که دارای لرزش گیر سه بعدی است ، نیازی نیست که لنز را روی سه پایه خاموش کنید. تثبیت را می توان در هنگام خاموش یا روشن بودن لنز روی سه پایه نگه داشت.
این چیزی را به یاد من می آورد my معلم انگلیسی دبیرستان به ما آموخت: "هرگز قوانین را نقض نکنید ، مگر به عمد."